فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Abrogate

ˈæbrəɡeɪt ˈæbrəɡeɪt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

از میان بردن، باطل کردن، منسوخ کردن، لغو کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

to abrogate a treaty

معاهده‌ای را لغو کردن

the abrogation of the peace treaty

لغو قرارداد صلح

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abrogate

  1. verb formally put an end to
    Synonyms:
    end cancel reject revoke repeal void nullify invalidate negate undo dissolve abolish quash retract annul abate vitiate vacate nix scrub renege finish off do in knock out torpedo
    Antonyms:
    approve support establish ratify fix sanction legalize

ارجاع به لغت abrogate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abrogate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abrogate

لغات نزدیک abrogate

پیشنهاد بهبود معانی