امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ml

    ˈmɪlɪliːtəz ˈmɪlɪliːtəz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation
    (ml) و (mL) (milliliter) میلی‌لیتر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The doctor prescribed me 10 ml of cough syrup to take before bed.
    - پزشک برای من ۱۰ میلی‌لیتر شربت سرفه تجویز کرد که پیش از خواب مصرف کنم.
    - The bottle of water contained 500 mL of purified spring water.
    - بطری آب حاوی ۵۰۰ میلی‌لیتر آب تصفیه‌شده‌ی چشمه بود.
    abbreviation
    تکنولوژی کامپیوتر (ML) (machine learning) یادگیری ماشین (یکی از زیرمجموعه‌های هوش مصنوعی که با استفاده از داده‌های نمونه فرایند پیش‌بینی یا تصمیم‌گیری را انجام می‌دهد)
    - ML is a powerful tool for predicting consumer behavior.
    - یادگیری ماشین ابزار قدرتمندی برای پیش‌بینی رفتار مصرف‌کننده است.
    - ML algorithms can be used to detect fraud in financial transactions.
    - از الگوریتم‌های یادگیری ماشین می‌توان برای تشخیص تقلب در تراکنش‌های مالی استفاده کرد.
    - The use of ML algorithms has revolutionized the way we analyze and interpret large datasets.
    - استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین نحوه‌ی تحلیل و تفسیر دیتاست‌های بزرگ را متحول کرده است.
    - The implementation of ML algorithms has significantly improved the accuracy of predictions.
    - پیاده‌سازی الگوریتم‌های یادگیری ماشین دقت پیش‌بینی‌ها را به‌طور قابل توجهی بهبود داده است.
    abbreviation
    زبان‌شناسی (ML) (Medieval Latin) لاتین قرون وسطی
    - Many important works of theology and philosophy were written in ML.
    - بسیاری از آثار مهم الهیات و فلسفه به زبان لاتین قرون وسطی نوشته شده‌اند.
    - Although ML is no longer widely spoken, it remains an important field of study for historians and linguists.
    - اگرچه به زبان لاتین قرون وسطی دیگر به‌طور گسترده صحبت نمی‌شود، اما این زبان همچنان زمینه‌ی مطالعاتی مهمی برای مورخان و زبان‌شناسان است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ml

    1. noun A metric unit of volume equal to one thousandth of a liter
      Synonyms: milliliter, millilitre, mil, cubic-centimeter, cubic-centimetre, c/c++

    ارجاع به لغت ml

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ml» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ml

    لغات نزدیک ml

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند