امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pointer

ˈpɔɪnt̬ər ˈpɔɪntə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
اشاره‌گر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pointer

  1. noun indicator
    Synonyms:
    arrow dial director gauge guide hand index mark needle register rod signal
  1. noun hint, suggestion
    Synonyms:
    advice caution clue information recommendation steer tip tip-off warning

Collocations

  • the pointers

    (نجوم) دو ستاره‌ی دب اکبر که اگر خط راستی از آن دو رد شود به ستاره‌ی قطبی می‌رسد

لغات هم‌خانواده pointer

  • verb - transitive
    point

ارجاع به لغت pointer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pointer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pointer

لغات نزدیک pointer

پیشنهاد بهبود معانی