شکل جمع:
recommendationsپیشنهاد، توصیه، معرفی، سفارش
I bought this house on Jahangir's recommendation.
بنابه توصیهی جهانگیر این خانه را خریدم.
a letter of recommendation
توصیهنامه
توصیهنامه، معرفینامه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
we received his recommendation yesterday.
دیروز توصیه نامهی او را دریافت کردیم.
صلاحدید، اندرز، پند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «recommendation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recommendation