رحمت، برکت، دعای خیر، دعای سر سفره، شکر نعمت
ask a blessing
(سر سفره) دعا کردن، برکت طلبیدن
let us ask for God's blessing
از خدا طلب مغفرت کنیم
خوبی، منفعت، موهبت، نعمت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Health is a blessing that money cannot buy.
سلامتی موهبتی است که با پول نمیتوان خرید.
It would be a blessing if it rained.
اگر باران ببارد، موهبت الهی است.
توفیق اجباری، نعمت در لباس نقمت، بهظاهر زحمت اما بهباطن رحمت، بهظاهر ناخوشایند اما در واقع خوشایند
شکر خدا را به جای آوردن، موهبتهای خدا را برشمردن
شکر نعمت کردن، موهبتهای خدا را برشمردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blessing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blessing