شکل جمع:
dedicationsتعهد، وفاداری، ازخودگذشتگی، جانفشانی، ایثارگری
Their dedication to the cause of world peace was praised.
جانفشانی آنها در راه صلح جهانی مورد ستایش قرار گرفت.
The team's dedication to victory propelled them to the top of the league.
تعهد این تیم برای پیروزی، آنها را به صدر لیگ رساند.
اهدا، تقدیمنامه، اهدائیه، تخصیص
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The plaque on the statue bore a dedication to the fallen soldiers.
پلاک روی مجسمه، تخصیص به سربازان کشتهشده بود.
The museum hosted an exhibition in dedication to the renowned artist's lifelong work.
این موزه میزبان نمایشگاهی بهمنظور اهدائیه به آثار مادامالعمر این هنرمند مشهور بود.
گشایش، افتتاحیه
The dedication of the library will take place next weekend.
افتتاحیهی کتابخانه آخر هفتهی آینده انجام میشود.
The dedication of the hospital symbolized a new era of healthcare in the region.
گشایش بیمارستان نماد دوران جدیدی از مراقبتهای بهداشتی در منطقه بود.
دین وقف
The dedication of the new church was a beautiful ceremony.
وقف کلیسای جدید مراسم زیبایی بود.
The dedication of the mosque brought together people of diverse backgrounds in a spirit of unity.
وقف مسجد، مردم را با پیشینههای مختلف با روحیهی وحدت گرد هم آورد.
فداکاری در راه، از خود گذشتگی نسبت به (چیزی)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dedication» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dedication