با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Message

ˈmesɪdʒ ˈmesɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    messaged
  • شکل سوم:

    messaged
  • سوم‌شخص مفرد:

    messages
  • وجه وصفی حال:

    messaging
  • شکل جمع:

    messages

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
پیام، پیغام، خط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- a radio message
- پیام رادیویی
- a written message
- پیام نوشتاری (کتبی)
- They sent several messages asking for help.
- آن‌ها چندین پیام فرستادند و درخواست کمک کردند.
- a secret message
- پیام سری
- the President's message to Congress
- پیام رئیس‌جمهور به کنگره
- Christ's message of hope
- پیام امیدبخش عیسی
- a movie with a message
- یک فیلم معنی‌دار
- We messaged the other boat to get ready to attack.
- ما به آن کشتی دیگر پیام فرستادیم که آماده‌ی حمله بشود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun
پیام رسمی، اطلاعیه، الهام، پیام الهی، پیام پیامبر یا فیلسوف
noun
(آثار هنری وادبی) معنی اصلی
verb - transitive
پیغام دادن، رسالت کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد message

  1. noun communication, often written
    Synonyms: bulletin, cannonball, communiqué, directive, dispatch, dope, earful, epistle, information, intelligence, intimation, letter, memo, memorandum, missive, news, note, notice, paper, report, tidings, wire, word
  2. noun meaning, idea
    Synonyms: acceptation, import, intendment, moral, point, purport, sense, significance, significancy, signification, theme, understanding

Idioms

  • get the message

    (عامیانه) معنی اشاره یا پیام یا عملی را فهمیدن

  • send a massage

    (عامیانه) اشاره کردن، با ایما و اشاره فهماندن

ارجاع به لغت message

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «message» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/message

لغات نزدیک message

پیشنهاد بهبود معانی