آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Idea

    aɪˈdɪə aɪˈdɪə

    شکل جمع:

    ideas

    معنی idea | جمله با idea

    noun A2

    انگاره، تصور، اندیشه، فکر، خیال، گمان، نیت، مقصود، معنی، آگاهی، خبر، نقشه کار، طرزفکر، عقیده

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    In those days the idea of nationality and frontiers did not exist.

    در آن روزها اندیشه‌ی هویت ملی و مرز‌گرایی وجود نداشت.

    He suggested interesting ideas.

    او نظرات جالبی را پیشنهاد کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The idea that the world also has a creator ...

    این پنداشت که دنیا خالقی هم دارد ...

    That idea had never occurred to me.

    آن اندیشه هرگز به (مغز) من خطور نکرده بود.

    He has some strange ideas.

    او اعتقادات عجیب و غریبی دارد.

    His idea of becoming a writer did not materialize.

    نقشه‌ی نویسنده شدن او تحقق نیافت.

    His head is full of absurd ideas.

    کله‌اش پر از تصورات باطل است.

    Do you get the idea?

    منظور را درک می‌کنی؟

    I understood the general idea.

    معنی کلی آن را فهمیدم.

    I had no idea he would come.

    اصلاً گمان نمی‌کردم بیاید.

    Do you have any idea how late it is?

    هیچ می‌دانی چقدر دیر شده‌است؟

    Where do you get the idea that she is in love?

    از کجا حدس می‌زنی که او عاشق است؟

    I had no idea that they are sisters.

    اصلاً روحم خبردار نبود که آن‌ها خواهر هستند.

    Is this your idea of friendship?

    در نظر تو دوستی همین است؟

    a new idea for decorating a house

    تدبیر جدیدی برای تزیین خانه

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد idea

    1. noun something understood, planned, or
      Synonyms:
      thought understanding belief feeling sense notion plan purpose intention design scheme view opinion judgment conclusion reason object objective meaning significance form concept conception viewpoint impression suggestion estimate approximation guess teaching doctrine end solution conviction perception pattern theory hint import inkling clue suspicion essence interpretation abstraction intimation fancy flash brainstorm

    Collocations

    get the idea

    فهمیدن، درک کردن

    get the idea that

    پنداشتن، انگاشتن که، فکر کردن، حدس زدن

    have no idea

    (اصلاً) ندانستن، (روح کسی) خبردار نبودن

    not have the first idea (about something)

    (درباره‌ی چیزی) اصلاً اطلاع نداشتن

    Idioms

    give somebody ideas

    به کسی امید (معمولاً بیهوده) دادن، تلقین کردن، فکر به سر کسی انداختن

    someone's idea of something

    تصور کسی از چیزی، برداشت کسی از چیزی، تعریف کسی از چیزی، دیدگاه شخص نسبت به چیزی

    that's an idea!

    (عامیانه) فکر خوبی است!، خیلی خوب!

    that's the idea!

    (عامیانه) آره - داری درک می‌کنی!، منظور این است، حالا داری درست کار می‌کنی!

    what's the idea?

    موضوع چیه؟ چه‌خبره؟، چی‌شده؟، چیه؟، منظور چیه؟، ایده چیه؟

    سوال‌های رایج idea

    شکل جمع idea چی میشه؟

    شکل جمع idea در زبان انگلیسی ideas است.

    ارجاع به لغت idea

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «idea» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/idea

    لغات نزدیک idea

    • - idaho
    • - IDC
    • - idea
    • - idea man
    • - ideal
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.