با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Notion

ˈnoʊʃn ˈnəʊʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    notions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
تصور، مفهوم، اندیشه، فکر، نظریه، خیال، ادراک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I have no adequate notion of what the fifth dimension means.
- من تصور کافی درباره‌ی مفهوم بعد پنجم ندارم.
- She had the sudden notion to invite all her relatives.
- ناگهان هوس کرد که هم‌ خویشاوندان خود را دعوت کند.
- She took the notion of swimming in that stormy sea.
- او به سرش زد که در آن دریای طوفانی شنا کند.
- The old notion that the sun rotates around the earth.
- آن عقیده‌ی قدیمی مبنی‌بر اینکه خورشید دور زمین می‌گردد.
- Normative notion
- باور عمومی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد notion

  1. noun belief, idea
    Synonyms: angle, apprehension, approach, assumption, awareness, clue, comprehension, conceit, concept, conception, consciousness, consideration, cue, discernment, flash, hint, image, imagination, impression, inclination, indication, inkling, insight, intellection, intimation, intuition, judgment, knowledge, opinion, penetration, perception, sentiment, slant, spark, suggestion, telltale, thought, twist, understanding, view, wind, wrinkle
  2. noun whim, desire
    Synonyms: caprice, conceit, fancy, humor, imagination, impulse, inclination, wish
    Antonyms: need

ارجاع به لغت notion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «notion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/notion

لغات نزدیک notion

پیشنهاد بهبود معانی