شکل جمع:
notionsتصور، مفهوم، اندیشه، فکر، نظریه، خیال، ادراک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I have no adequate notion of what the fifth dimension means.
من تصور کافی دربارهی مفهوم بعد پنجم ندارم.
She had the sudden notion to invite all her relatives.
ناگهان هوس کرد که هم خویشاوندان خود را دعوت کند.
She took the notion of swimming in that stormy sea.
او به سرش زد که در آن دریای طوفانی شنا کند.
The old notion that the sun rotates around the earth.
آن عقیدهی قدیمی مبنیبر اینکه خورشید دور زمین میگردد.
Normative notion
باور عمومی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «notion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/notion