شکل جمع:
knowledgesدانش، معرفت، وقوف، دانایی، علم، آگاهی، بصیرت، اطلاع، شناخت، عرفان، ادراک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A knowledge of foreign languages is important.
دانستن زبانهای خارجی مهم است.
His knowledge of mathematics is modest but he claims too much.
دانش ریاضی او ناچیز، ولی ادعایش زیاد است.
He is thirsty for knowledge.
او تشنهی دانش است.
intuitive knowledge
معرفت ذاتی
a deep knowledge of life and its problems
شناخت ژرف زندگی و مسائل آن
a knowledge of nature
شناخت طبیعت
I had no knowledge of his coming.
از آمدن او اطلاع نداشتم.
تا آنجا که میدانم
ادعای بیخبری کردن
have carnal knowledge of someone
با کسی جماع کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «knowledge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/knowledge