Lore

lɔːr lɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
آموزش، معرفت، دانش، مجموعه معارف و فرهنگ یک قوم و نژاد، فرهنگ نژادی، افسانه هاوروایات قومی، فاصله بین چشم و منقار (یا دماغ) حیوانات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the anatomical lore accepted by all
- دانش کالبدشناسی مورد قبول همگان
- They learned by themselves the lore of hunting.
- آنان پیش خودشان فوت و فن شکار را یاد گرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lore

  1. noun myths, traditional wisdom
    Synonyms: adage, belief, custom, doctrine, enlightenment, erudition, experience, fable, folklore, information, knowledge, learning, legend, letters, mythology, mythos, saga, saw, saying, scholarship, science, superstition, tale, teaching, tradition

ارجاع به لغت lore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lore

لغات نزدیک lore

پیشنهاد بهبود معانی