امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tradition

trəˈdɪʃn trəˈdɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    traditions

معنی

noun countable B2
رسم، سنت، عقیده موروثی، عرف، روایت متداول، عقیده رایج، سنت ملی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tradition

  1. noun established practice
    Synonyms: attitude, belief, birthright, conclusion, convention, culture, custom, customs, ethic, ethics, fable, folklore, form, habit, heritage, idea, inheritance, institution, law, legend, lore, mores, myth, mythology, mythos, opinion, practice, praxis, ritual, unwritten law, usage, wisdom

لغات هم‌خانواده tradition

ارجاع به لغت tradition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tradition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tradition

لغات نزدیک tradition

پیشنهاد بهبود معانی