همچنین میتوان از moral philosophy به جای ethics استفاده کرد.
(فلسفه) کردارشناسی، بهخویشناسی، بهکردارشناسی، علمالاخلاق
Ethics is one of the main three parts of philosophy.
کردارشناسی یکی از سه بخش عمدهی فلسفه است.
(سیستم اخلاقی و رفتاری شخص یا مذهب یا حرفه و غیره) کردارگان، خویگان، بهخویگان، بهکردارگان، اخلاقیات
the code of ethics of our profession
نظامنامهی اخلاقیات (کردارگان) حرفهی ما
Puritan ethics
کردارگان (اخلاقیت) پیوریتان
the ethics of slavery
کردارشناسی بردهداری
کلمهی ethics در زبان فارسی به «اخلاق» یا «اصول اخلاقی» ترجمه میشود.
اخلاق یا ethics به مجموعهای از اصول و ارزشها اطلاق میشود که رفتار انسانها را در مواجهه با دیگران و با محیط اطرافشان هدایت میکند. این واژه نشاندهندهی آن است که چگونه انسانها باید عمل کنند، چه چیز درست است و چه چیز نادرست، و چگونه تصمیمهای عادلانه و مسئولانه اتخاذ کنند. ethics تنها محدود به قواعد دینی یا شخصی نیست، بلکه یک چارچوب عقلانی و اجتماعی برای هدایت رفتار انسانی فراهم میکند و در زمینههای مختلف زندگی، از روابط فردی تا فعالیتهای حرفهای، کاربرد دارد.
در سطح فردی، اخلاق نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به شخصیت و رفتار انسانها دارد. فردی که به اصول اخلاقی پایبند باشد، معمولاً مسئولیتپذیرتر، صادقتر و قابل اعتمادتر است. پایبندی به اخلاق در زندگی روزمره شامل رعایت انصاف، صداقت در روابط، احترام به حقوق دیگران و مسئولیتپذیری در تصمیمها میشود. این ویژگیها نه تنها به سلامت روابط اجتماعی کمک میکنند، بلکه باعث رشد فردی و خودآگاهی بیشتر میشوند.
در سطح حرفهای و اجتماعی، ethics اهمیت بیشتری پیدا میکند. در بسیاری از حرفهها مانند پزشکی، حقوق، آموزش، مهندسی و کسبوکار، رعایت اصول اخلاقی الزامی است و چارچوبهایی به نام «اخلاق حرفهای» برای آن تدوین شدهاند. این اصول تضمین میکنند که فعالیتهای فردی یا سازمانی، به نفع جامعه و با رعایت حقوق دیگران انجام شود. به عنوان مثال، پزشک باید اخلاق پزشکی را رعایت کند و بیمار را با صداقت و احترام درمان نماید.
در فلسفه و نظریههای اخلاقی، ethics به بررسی سوالات بنیادی دربارهی درست و نادرست، خوبی و بدی، وظیفه و مسئولیت میپردازد. فلاسفه مختلف، از سقراط و ارسطو گرفته تا کانت و میل، نظریههایی دربارهی معیارهای اخلاقی ارائه دادهاند که به درک ما از عدالت، مسئولیت و زندگی اخلاقی کمک میکند. این بعد فلسفی ethics نشان میدهد که اخلاق تنها مجموعهای از قواعد ساده نیست، بلکه یک چارچوب اندیشهای پیچیده و متفکرانه است.
ethics یا اخلاق ستون اصلی روابط انسانی و جامعه است. این واژه نه تنها به رفتار فردی اشاره دارد، بلکه پایهای برای زندگی جمعی، عدالت اجتماعی و اعتماد عمومی فراهم میکند. رعایت اصول اخلاقی به انسانها امکان میدهد تا در محیطی عادلانه، منصفانه و هماهنگ با ارزشهای انسانی زندگی کنند و تصمیمهایی اتخاذ نمایند که هم به خودشان و هم به دیگران سود برساند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ethics» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ethics