آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ethics

American: ˈeθɪks British: ˈeθɪks

توضیحات:

همچنین می‌توان از moral philosophy به‌ جای ethics استفاده کرد.

معنی ethics | جمله با ethics

plural C2

(فلسفه) کردارشناسی، به‌خوی‌شناسی، به‌کردار‌شناسی، علم‌الاخلاق

Ethics is one of the main three parts of philosophy.

کردارشناسی یکی از سه بخش عمده‌ی فلسفه است.

plural

رساله (یا مقاله و غیره) در زمینه‌ی کردار شناسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
plural

(سیستم اخلاقی و رفتاری شخص یا مذهب یا حرفه و غیره) کردارگان، خویگان، بهخویگان، بهکردارگان، اخلاقیات

the code of ethics of our profession

نظام‌نامه‌ی اخلاقیات (کردارگان) حرفه‌ی ما

Puritan ethics

کردارگان (اخلاقیت) پیوریتان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the ethics of slavery

کردارشناسی برده‌داری

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ethics

  1. noun moral philosophy, values
    Synonyms:
    morality values conscience principles goodness honesty integrity decency belief standard standards conduct ideal ethos convention moral code nature practice mores imperative right and wrong rules of conduct conventionalities criteria the Golden Rule natural law

سوال‌های رایج ethics

معنی ethics به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی ethics در زبان فارسی به «اخلاق» یا «اصول اخلاقی» ترجمه می‌شود.

اخلاق یا ethics به مجموعه‌ای از اصول و ارزش‌ها اطلاق می‌شود که رفتار انسان‌ها را در مواجهه با دیگران و با محیط اطرافشان هدایت می‌کند. این واژه نشان‌دهنده‌ی آن است که چگونه انسان‌ها باید عمل کنند، چه چیز درست است و چه چیز نادرست، و چگونه تصمیم‌های عادلانه و مسئولانه اتخاذ کنند. ethics تنها محدود به قواعد دینی یا شخصی نیست، بلکه یک چارچوب عقلانی و اجتماعی برای هدایت رفتار انسانی فراهم می‌کند و در زمینه‌های مختلف زندگی، از روابط فردی تا فعالیت‌های حرفه‌ای، کاربرد دارد.

در سطح فردی، اخلاق نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به شخصیت و رفتار انسان‌ها دارد. فردی که به اصول اخلاقی پایبند باشد، معمولاً مسئولیت‌پذیرتر، صادق‌تر و قابل اعتمادتر است. پایبندی به اخلاق در زندگی روزمره شامل رعایت انصاف، صداقت در روابط، احترام به حقوق دیگران و مسئولیت‌پذیری در تصمیم‌ها می‌شود. این ویژگی‌ها نه تنها به سلامت روابط اجتماعی کمک می‌کنند، بلکه باعث رشد فردی و خودآگاهی بیشتر می‌شوند.

در سطح حرفه‌ای و اجتماعی، ethics اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در بسیاری از حرفه‌ها مانند پزشکی، حقوق، آموزش، مهندسی و کسب‌وکار، رعایت اصول اخلاقی الزامی است و چارچوب‌هایی به نام «اخلاق حرفه‌ای» برای آن تدوین شده‌اند. این اصول تضمین می‌کنند که فعالیت‌های فردی یا سازمانی، به نفع جامعه و با رعایت حقوق دیگران انجام شود. به عنوان مثال، پزشک باید اخلاق پزشکی را رعایت کند و بیمار را با صداقت و احترام درمان نماید.

در فلسفه و نظریه‌های اخلاقی، ethics به بررسی سوالات بنیادی درباره‌ی درست و نادرست، خوبی و بدی، وظیفه و مسئولیت می‌پردازد. فلاسفه مختلف، از سقراط و ارسطو گرفته تا کانت و میل، نظریه‌هایی درباره‌ی معیارهای اخلاقی ارائه داده‌اند که به درک ما از عدالت، مسئولیت و زندگی اخلاقی کمک می‌کند. این بعد فلسفی ethics نشان می‌دهد که اخلاق تنها مجموعه‌ای از قواعد ساده نیست، بلکه یک چارچوب اندیشه‌ای پیچیده و متفکرانه است.

ethics یا اخلاق ستون اصلی روابط انسانی و جامعه است. این واژه نه تنها به رفتار فردی اشاره دارد، بلکه پایه‌ای برای زندگی جمعی، عدالت اجتماعی و اعتماد عمومی فراهم می‌کند. رعایت اصول اخلاقی به انسان‌ها امکان می‌دهد تا در محیطی عادلانه، منصفانه و هماهنگ با ارزش‌های انسانی زندگی کنند و تصمیم‌هایی اتخاذ نمایند که هم به خودشان و هم به دیگران سود برساند.

ارجاع به لغت ethics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ethics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ethics

لغات نزدیک ethics

پیشنهاد بهبود معانی