فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مخفی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • پنهان
  • فونتیک فارسی

    makhfi
  • صفت
    hidden, secret, concealed, stealthy, furtive, surreptitious, clandestine, covert, underhand, undercover, camouflaged, covered, latent, masked, confidential, slinky, occult, mysterious
    • - او از چنگال پلیس مخفی فرار کرد.

    • - He escaped the clutches of the secret police.
    • - عملیات مخفی

    • - covert operations
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مخفی

ارجاع به لغت مخفی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخفی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مخفی

پیشنهاد بهبود معانی