فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pheromone

ˈferəmoʊn ˈferəməʊn

شکل جمع:

pheromones

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

زیست‌شناسی شیمی فرومون (یک عامل شیمیایی ترشح‌شده یا دفع‌شده است که موجب پاسخ اجتماعی در اعضای یک گونه می‌گردد.)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Pheromones play a crucial role in animal mating rituals.

فرومون‌ها نقش مهمی در اعمال جفت‌گیری حیوانات دارند.

Cats often use pheromones to communicate with each other.

گربه‌ها اغلب از فرمون‌ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pheromone

  1. noun
    Synonyms:
    scent

ارجاع به لغت pheromone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pheromone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pheromone

لغات نزدیک pheromone

پیشنهاد بهبود معانی