فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Scent

sent sent

گذشته‌ی ساده:

scented

شکل سوم:

scented

سوم‌شخص مفرد:

scents

وجه وصفی حال:

scenting

شکل جمع:

scents

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

رایحه، بو (به‌ویژه بوی خوش)، عطر

the scent of apple blossoms

بوی شکوفه‌های سیب

noun

حس بویایی، حس شامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun

شم، ادراک، استعداد فهم و دریافت

a scent for politics

شم سیاسی

noun

ردشکار، بوی شکار (که به کمک آن سگ شکار را ردیابی می کند)، رد، پی

noun

(در کشف هر چیز) کلید، نشانه، سررشته

verb - transitive

بو کردن، بوییدن

verb - transitive

احساس کردن، دریافتن، پی‌بردن

to scent danger

احساس خطر کردن

to scent a plot

به توطئه پی بردن

verb - transitive

پی گیری کردن، بو بردن، پی بردن

I scented something fishy going on.

بو بردم که تقلبی در کار است.

The police are on the scent of the thief.

پلیس‌ها دارند دزد را گیر می‌آورند.

verb - intransitive

شکار کردن (به ویژه سگ از راه بویایی)، ردیابی کردن، رد بوی شکار را گرفتن

Two dogs scenting after rabbits.

دو سگ که رد بوی خرگوشها را گرفته بودند.

a hound scenting game

سگ تازی که شکار را بو می‌کشد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scent

  1. noun smell, aroma
    Synonyms:
    odor fragrance aroma perfume essence bouquet whiff redolence spice tang incense aura track trail balm
    Antonyms:
    stink stench odor
  1. verb detect, smell
    Synonyms:
    sense recognize discern smell get wind of nose sniff be on the track of be on the trail of nose out

Idioms

on the scent of something (or somebody)

در شرف پی بردن به چیزی، نزدیک به چیزی

put (or throw) somebody off the scent

(به‌ویژه با دادن اطلاعات غلط) گمراه کردن، موجب پی گم کردن شدن

ارجاع به لغت scent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scent

لغات نزدیک scent

پیشنهاد بهبود معانی