آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Incense

ˈɪnsens ɪnˈsens ˈɪnsens ɪnˈsens

گذشته‌ی ساده:

incensed

شکل سوم:

incensed

سوم‌شخص مفرد:

incenses

وجه وصفی حال:

incensing

شکل جمع:

incenses

معنی incense | جمله با incense

noun verb - transitive adverb

بخور دادن به، سوزاندن، بخور خوشبو، تحریک کردن، برانگیزاندن، خشمگین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to burn incense

(اسپند و غیره) دود کردن، عود و عنبر سوزاندن

His words incensed me.

حرف‌های او مرا آتشی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد incense

  1. verb make very angry
    Synonyms:
    anger irritate bother provoke exasperate enrage infuriate madden rile inflame excite fire up mad disgust ire egg on get under one’s skin make angry make blood boil make see red get a rise out of ask for it umbrage
    Antonyms:

Collocations

incense burner

مجمر، آتشدان

سوال‌های رایج incense

گذشته‌ی ساده incense چی میشه؟

گذشته‌ی ساده incense در زبان انگلیسی incensed است.

شکل سوم incense چی میشه؟

شکل سوم incense در زبان انگلیسی incensed است.

شکل جمع incense چی میشه؟

شکل جمع incense در زبان انگلیسی incenses است.

وجه وصفی حال incense چی میشه؟

وجه وصفی حال incense در زبان انگلیسی incensing است.

سوم‌شخص مفرد incense چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد incense در زبان انگلیسی incenses است.

ارجاع به لغت incense

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incense» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incense

لغات نزدیک incense

پیشنهاد بهبود معانی