گذشتهی ساده:
incensedشکل سوم:
incensedسومشخص مفرد:
incensesوجه وصفی حال:
incensingشکل جمع:
incensesبخور دادن به، سوزاندن، بخور خوشبو، تحریک کردن، برانگیزاندن، خشمگین کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to burn incense
(اسپند و غیره) دود کردن، عود و عنبر سوزاندن
His words incensed me.
حرفهای او مرا آتشی کرد.
مجمر، آتشدان
گذشتهی ساده incense در زبان انگلیسی incensed است.
شکل سوم incense در زبان انگلیسی incensed است.
شکل جمع incense در زبان انگلیسی incenses است.
وجه وصفی حال incense در زبان انگلیسی incensing است.
سومشخص مفرد incense در زبان انگلیسی incenses است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «incense» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incense