آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Incendiary

ɪnˈsendieri ɪnˈsendiəri

معنی incendiary | جمله با incendiary

noun adjective

( agitator =) آتش‌زا، آتش‌افروز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an incendiary crime

جرم آتش‌افروزی

incendiary fires

حریق‌های عمدی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

incendiary bomb

بمب آتش‌زا

an incendiary grenade

نارنجک آتش‌زا

his incendiary speeches

سخنرانی‌های فتنه‌انگیز او

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد incendiary

  1. adjective causing trouble, damage
    Antonyms:
    peacemaking
  1. noun person who causes fire, trouble

ارجاع به لغت incendiary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incendiary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incendiary

لغات نزدیک incendiary

پیشنهاد بهبود معانی