امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Agitator

ˈædʒəteɪt̬ər ˈædʒəteɪtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
آشوبگر، مفید، مَفسَده‌جو، فتنه‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun
(ابزار) هم‌زن (مایعات و غیره)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد agitator

  1. noun person who disturbs, causes trouble
    Synonyms:
    adjy advocate agent anarchist champion demagogue disrupter dissident dogmatist fighter firebrand fomenter heretic incendiary inciter instigator leftist malcontent mover partisan propagandist provocateur pusher rabble-rouser radical reactionary rebel reformer revisionist revolutionary ringleader sparkplug troublemaker wave maker zealot

ارجاع به لغت agitator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «agitator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/agitator

لغات نزدیک agitator

پیشنهاد بهبود معانی