با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Reformer

rɪˈfɔːrmər rɪˈfɔːmə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    reformers

معنی

noun
بهساز، بهسازگر، مصلح، اصلاح‌طلب، پیشوای جنبش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reformer

  1. noun A disputant who advocates reform
    Synonyms: reformist, crusader, pol, social reformer, meliorist

لغات هم‌خانواده reformer

ارجاع به لغت reformer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reformer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reformer

لغات نزدیک reformer

پیشنهاد بهبود معانی