امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Crusader

kruːˈseɪdər kruːˈseɪdə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مجاهد، رزمنده، جهادگر، پیکارگر، مبارز، جنگجوی مسیحی در جنگ‌های صلیبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crusader

  1. noun reformer
    Synonyms:
    campaigner champion progressive agitator radical zealot

ارجاع به لغت crusader

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crusader» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crusader

لغات نزدیک crusader

پیشنهاد بهبود معانی