طور دیگر، جور دیگر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
I could not act otherwise.
نمیتوانستم جور دیگری عمل کنم.
وگرنه، والا، درغیراینصورت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Go, otherwise I will tell your father!
برو والا به پدرت میگویم!
... give, otherwise the tyrant will take by force.
.... بده وگرنه ستمگر به زور بستاند.
We must take a taxi, otherwise we will be late.
باید تاکسی بگیریم، والا دیرمان خواهد شد.
I would love to come, but I am otherwise engaged.
خیلی دلم میخواست بیایم؛ ولی کار دیگری دارم.
To believe otherwise is folly.
اعتقاد به غیر از این حماقت است.
از جهات دیگر، از لحاظ دیگر
an otherwise intelligent person
آدمی که از لحاظ دیگر باهوش است
بهطریق دیگر، بهطور متفاوت
The truth is quite otherwise.
واقعیت با این کاملاً فرق دارد.
غیر از این، جز این
if conditions were otherwise
اگر شرایط غیر از این بود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «otherwise» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/otherwise