آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Enclosure

ɪnˈkloʊʒər ɪnˈkləʊʒə

شکل جمع:

enclosures

معنی enclosure | جمله با enclosure

noun

چاردیواری، محوطه، دیوار، حصارکشی، چینه‌کشی، حصار، چینه، ضمیمه، (جمع) ضمائم، پیوست، میان‌بار

noun

پیوست، در جوف، حصار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Each envelope contained several enclosures.

هر پاکت حاوی چندین ضمیمه بود.

We were led through a fenced enclosure.

ما را از جای نرده‌بندی‌شده‌ای عبور دادند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They keep the cow in a small enclosure.

گاو را در محوطه‌ی کوچکی نگاه‌داری می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد enclosure

  1. noun something included with a letter

سوال‌های رایج enclosure

شکل جمع enclosure چی میشه؟

شکل جمع enclosure در زبان انگلیسی enclosures است.

ارجاع به لغت enclosure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enclosure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enclosure

لغات نزدیک enclosure

پیشنهاد بهبود معانی