گذشتهی ساده:
copiedشکل سوم:
copiedسومشخص مفرد:
copiesوجه وصفی حال:
copyingشکل جمع:
copies(کتاب و غیره) نسخهی چاپی، (روزنامه و غیره) عدد، مطلب قابل درج (در روزنامه یا رمان و غیره)
کپی کردن، رونویسی کردن
He gave me a copy of the letter.
رونوشت نامه را به من داد.
He gave me a copy of his new book.
یک نسخه از کتاب تازهی خود را به من داد.
an event that made good copy
رویدادی که کاملاً قابل درج بود
He copied the letter.
او نامه را رونوشت کرد.
Other writers tried to copy his style.
نویسندگان دیگر کوشیدند سبک او را تقلید کنند.
Don't copy your brother!
از برادرت تقلید نکن!
نسخه برداری کردن، تقلید کردن
(برای گرفتن و دادن تأیید در مخابره رادیویی در ارتش و غیره) دریافت شد؟
دقیقاً رونوشت کردن
دستگاه پلیکپی (یا فتوکپی)، دستگاه رونوشت ساز
رونوشت (تهیه) کردن، کپی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «copy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/copy