با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Simulation

ˌsɪmjəˈleɪʃn ˌsɪmjəˈleɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    simulations

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun C1
شبیه‌سازی، تشبیه
وانمود، تظاهر، ظاهر سازی، تقلید، تمارض
- Her simulation of love was perfect.
- تظاهر او به عشق نقص نداشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد simulation

  1. noun imitation
    Synonyms: carbon copy, clone, copy, counterfeit, duplicate, duplication, facsimile, fake, image, likeness, match, mirroring, paralleling, reflection, replica, reproduction, sham

لغات هم‌خانواده simulation

ارجاع به لغت simulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/simulation

لغات نزدیک simulation

پیشنهاد بهبود معانی