فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Simulation

ˌsɪmjəˈleɪʃn ˌsɪmjəˈleɪʃn

شکل جمع:

simulations

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun C1

شبیه‌سازی، تشبیه

وانمود، تظاهر، ظاهر سازی، تقلید، تمارض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Her simulation of love was perfect.

تظاهر او به عشق نقص نداشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد simulation

  1. noun imitation
    Synonyms:
    copy replica duplicate image likeness reproduction reflection match counterfeit fake clone duplication facsimile sham carbon copy mirroring paralleling

لغات هم‌خانواده simulation

ارجاع به لغت simulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «simulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/simulation

لغات نزدیک simulation

پیشنهاد بهبود معانی