گذشتهی ساده:
fakedشکل سوم:
fakedسومشخص مفرد:
fakesوجه وصفی حال:
fakingشکل جمع:
fakesصفت تفضیلی:
more fakeصفت عالی:
most fakeاثر تقلبی، چیز ساختگی، چیز بدلی
(سند، تابلو) تقلبی، ساختگی، جعلی، بدلی، (انتخابات، مصاحبه) ساختگی، قلابی
(سند) جعل کردن، ساختن، (تابلو) کپی کردن، (داستان) از خود درآوردن، ساختن، سرهم کردن، (انتخابات) تقلب کردن در، (عکس، ویدیو) مونتاژ کردن، ساختن
وانمود کردن، تظاهر کردن
fake illness
خود را به بیماری زدن، تمارض کردن
fake death
خود را به مردن زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fake