گذشتهی ساده:
fakedشکل سوم:
fakedسومشخص مفرد:
fakesوجه وصفی حال:
fakingشکل جمع:
fakesصفت تفضیلی:
more fakeصفت عالی:
most fakeاثر تقلبی، چیز ساختگی، چیز بدلی، چیز جعلی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
The museum discovered that the ancient statue was actually a fake.
موزه متوجه شد که تندیس باستانی در واقع جعلی بوده است.
The diamond turned out to be a fake.
معلوم شد که الماس، تقلبی است.
آدم متقلب، آدم حقهباز، دغلباز، شیاد، شارلاتان، فریبکار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the scandal, people realized their spiritual leader was a fake.
بعداز رسوایی، مردم فهمیدند که رهبر معنویشان، شیاد بوده است.
He claimed to be a war hero, but the media exposed him as a complete fake.
او ادعا میکرد قهرمان جنگی است، اما رسانهها فاش کردند که شخصی کاملاً متقلب است.
حرکت فریبدهنده، حرکت گمراهکننده
The boxer’s fake confused his rival completely.
ضربهی فریبدهندهی مشتزن، رقیبش را کاملاً گیج کرد.
With a smooth fake and a sudden turn, she scored the winning goal.
با حرکت فریبدهندهای نرم و چرخش ناگهانی، گل پیروزی را به ثمر رساند.
مصنوعی، ساختگی، تقلبی، بدلی، جعلی، غیرواقعی
The flowers on the table looked beautiful, even though they were fake.
گلهای روی میز زیبا به نظر میرسیدند، هرچند که مصنوعی بودند.
The police arrested him for using a fake passport.
پلیس او را بهدلیل استفاده از گذرنامهی تقلبی دستگیر کرد.
تصنعی، ساختگی، ریاکارانه، دروغین، ظاهری، نمایشی (احساسات)
I can’t stand her fake kindness; it’s so obvious she doesn’t mean it.
نمیتوانم مهربانی ریاکارانهاش را تحمل کنم؛ کاملاً معلوم است که از ته دل نیست.
His fake laugh made everyone realize he wasn’t really amused.
خندهی ساختگیاش باعث شد همه بفهمند که واقعاً خوشحال نیست.
وانمود کردن، تظاهر کردن، خود را به چیزی زدن، ادا درآوردن (احساسات یا بیماری)
Don’t fake happiness if you’re upset—just be honest.
اگر ناراحتی، تظاهر به خوشحالی نکن؛ صادق باش.
The student faked being sick to skip the exam.
دانشآموز خود را به مریضی زد تا از امتحان فرار کند.
fake illness
خود را به بیماری زدن، تمارض کردن
fake death
خود را به مردن زدن
جعل کردن، تقلبی ساختن، قلابی درست کردن
She was caught faking a check to withdraw money.
او هنگام جعل چک برای برداشت پول دستگیر شد.
The criminal faked an ID card to enter the restricted area.
مجرم برای ورود به منطقهی ممنوعه، کارت شناسایی تقلبی ساخت.
حرکت فریبدهنده زدن، حرکت گمراهکننده زدن، وانمود کردن به حرکتی
He faked an inbound pass and scored an easy basket.
او وانمود کرد توپ را پاس میدهد و بهراحتی امتیاز گرفت.
The boxer faked a punch to open his opponent’s defense.
بوکسور ضربهای گمراهکننده زد تا دفاع حریفش را باز کند.
کلمهی «Fake» در زبان فارسی به «جعلی» یا «تقلبی» ترجمه میشود.
این واژه به چیزی اشاره دارد که اصالت و صحت ندارد و بهصورت مصنوعی یا نادرست ساخته شده است تا افراد را فریب دهد یا جای چیزی واقعی را بگیرد. اشیاء، اطلاعات، اسناد، تصاویر و حتی رفتارها میتوانند fake باشند؛ یعنی جعل شده، تقلیدی یا غیرواقعی باشند. به همین دلیل، تشخیص اصل از جعلی اهمیت زیادی دارد تا از ضررهای احتمالی جلوگیری شود.
در دنیای امروز، پدیدهی fake به ویژه در حوزههایی مانند هنر، کالاهای مصرفی، رسانه و شبکههای اجتماعی بسیار رایج شده است. برای مثال، محصولات برندهای معروف ممکن است به صورت تقلبی تولید و به فروش برسند که باعث آسیب به مصرفکننده و اعتبار برند اصلی میشود. همچنین، انتشار اخبار جعلی یا تصاویر دستکاری شده میتواند باعث گمراهی و سوءتفاهم شود.
مفهوم fake تنها به اشیاء محدود نمیشود؛ رفتارهای غیرصادقانه یا نمایشی نیز میتوانند fake باشند. فردی که به صورت مصنوعی و نادرست رفتاری نشان میدهد یا احساساتی را به دروغ بروز میدهد، در واقع fake است. این نوع رفتارها معمولاً برای فریب یا جلب توجه انجام میشوند و باعث کاهش اعتماد میان افراد میگردند.
از نظر روانشناسی و اجتماعی، مقابله با پدیدهی fake نیازمند افزایش آگاهی، دقت و مهارت در تشخیص واقعیت است. توانایی تشخیص جعلی بودن اشیاء، اطلاعات یا رفتارها کمک میکند تا فرد بتواند تصمیمات بهتری بگیرد و از اثرات منفی جلوگیری کند. همچنین، فرهنگسازی در مورد اهمیت صداقت و اصالت نقش مؤثری در کاهش این پدیده دارد.
fake مفهومی منفی و هشداردهنده است که به غیرواقعی بودن، تقلید و نادرستی اشاره دارد. آشنایی با این واژه و توانایی تشخیص آن به افراد کمک میکند تا در مواجهه با موارد مختلف، انتخابهای آگاهانهتری داشته باشند و از آسیبهای احتمالی در امان بمانند.
گذشتهی ساده fake در زبان انگلیسی faked است.
شکل سوم fake در زبان انگلیسی faked است.
شکل جمع fake در زبان انگلیسی fakes است.
وجه وصفی حال fake در زبان انگلیسی faking است.
سومشخص مفرد fake در زبان انگلیسی fakes است.
صفت تفضیلی fake در زبان انگلیسی more fake است.
صفت عالی fake در زبان انگلیسی most fake است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fake