شکل جمع:
actorsسینما و تئاتر هنر بازیگر، هنرپیشه (مرد)
Hollywood actors
بازیگران هالیوود
The actor was applauded by the audience for his performance.
این هنرپیشه به خاطر بازیاش مورد تشویق تماشاگران قرار گرفت.
The actor won an Oscar for his performance in the movie.
این بازیگر برای بازی در این فیلم برندهی جایزهی اسکار شد.
فاعل، عامل، کنشگر، عملگر، بانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Employers are key actors within industrial relations.
کارفرماها کنشگران کلیدی در روابط صنعتی هستند.
Social actors play a significant role in shaping the norms and values of society.
کنشگران اجتماعی نقش قابل ملاحظهای در شکلدهی هنجارها و ارزشهای جامعه دارند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «actor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/actor