Understudy

ˈʌndərˌstʌdi ˈʌndəˌstʌdi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    understudied
  • شکل سوم:

    understudied
  • سوم‌شخص مفرد:

    understudies
  • وجه وصفی حال:

    understudying
  • شکل جمع:

    understudies

معنی

noun verb - transitive
هنرپیشه علی‌البدل شدن، عضو علی‌البدل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد understudy

  1. noun substitute
    Synonyms: alternate, backup, double, fill-in, pinch hitter, replacement, reserve, stand-by, stand-in, sub, successor

ارجاع به لغت understudy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «understudy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/understudy

لغات نزدیک understudy

پیشنهاد بهبود معانی