گذشتهی ساده:
undertookشکل سوم:
undertakenسومشخص مفرد:
undertakesوجه وصفی حال:
undertakingانجام دادن، بر عهده گرفتن، متعهد شدن، شروع کردن، دست به کاری زدن (کاری دشوار یا طولانی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی پیشرفته
Ahmad undertook to be their teacher.
احمد قبول کرد که معلم آنها بشود.
This is too big a project to be undertaken by one man alone.
این طرح خیلی بزرگتر از آن است که فقط یک نفر بتواند آن را به عهده بگیرد.
to undertake a task
کاری را به عهده گرفتن
تعهد کردن، قول دادن، ضمانت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Javad undertook to deliver the bricks on time.
جواد تعهد کرد که آجرها را سر موعد تحویل بدهد.
They undertook that all employees would receive proper training.
آنها ضمانت کردند که همهی کارکنان آموزشهای لازم را دریافت کنند.
انگلیسی بریتانیایی راهنمایی و رانندگی سبقت گرفتن (از سمت چپ)
He was fined for undertaking another car in the tunnel.
او بهخاطر سبقت گرفتن از چپ در تونل جریمه شد.
Some impatient drivers try to undertake when the traffic is slow.
وقتی ترافیک سنگین است، بعضی از رانندگان بیحوصله سعی میکنند از چپ سبقت بگیرند.
گذشتهی ساده undertake در زبان انگلیسی undertook است.
شکل سوم undertake در زبان انگلیسی undertaken است.
وجه وصفی حال undertake در زبان انگلیسی undertaking است.
سومشخص مفرد undertake در زبان انگلیسی undertakes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «undertake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undertake