آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Go Into

معنی go into

phrasal verb

(کار یا رشته تحصیلی) وارد شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb

بررسی کردن، تحقیق کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد go into

  1. phrasal verb take an interest in; participate
    Synonyms:
    begin enter engage in undertake take up get involved with take on develop be absorbed in take upon oneself
    Antonyms:

ارجاع به لغت go into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «go into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-into

لغات نزدیک go into

پیشنهاد بهبود معانی