امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ignore

ɪɡˈnɔːr ɪɡˈnɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ignored
  • شکل سوم:

    ignored
  • سوم‌شخص مفرد:

    ignores
  • وجه وصفی حال:

    ignoring

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
نادیده گرفتن، اعتنا نکردن، بی‌اعتنایی کردن، اغماض کردن، چشم‌پوشی کردن، محل نگذاشتن، بی‌محلی کردن، چشم پوشیدن، رد کردن، بی‌اساس دانستن، به‌ رسمیت نشناختن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He ignored newspaper criticisms and continued with the reforms.
- او انتقادات روزنامه‌ها را نادیده گرفت و به اصلاحات ادامه داد.
- Never ignore the cry of help from the poor!
- هرگز درخواست کمک بینوایان را نادیده نگیر!
- The bride's family ignored us almost completely.
- خانواده‌ی عروس خیلی به ما بی‌محلی کردند.
- Ignore what he says.
- به گفته‌های او اعتنا نکن.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ignore

  1. verb disregard on purpose
    Synonyms:
    neglect overlook disregard avoid reject omit evade slight scorn fail forget discount brush off tune out blink pass over cold-shoulder pay no attention to take no notice pay no mind notice turn deaf ear turn blind eye let it go disdain shut eyes to be oblivious to pooh-pooh bury one’s head in sand overpass turn back on
    Antonyms:
    notice acknowledge heed recognize regard pay attention note look at take notice

ارجاع به لغت ignore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ignore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ignore

لغات نزدیک ignore

پیشنهاد بهبود معانی