گذشتهی ساده:
evadedشکل سوم:
evadedسومشخص مفرد:
evadesوجه وصفی حال:
evadingطفره رفتن از، گریز زدن از، از سر باز کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They evaded military service.
آنان از خدمت نظام شانه خالی کردند.
a scheme to evade paying taxes
نقشهای برای گریز از پرداخت مالیات
She evaded the judge's questions.
او به پرسشهای قاضی پاسخهای گریزآمیز داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «evade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evade