با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Evade

ɪˈveɪd ɪˈveɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    evaded
  • شکل سوم:

    evaded
  • سوم‌شخص مفرد:

    evades
  • وجه وصفی حال:

    evading

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
طفره رفتن از، گریز زدن از، از سر باز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- They evaded military service.
- آنان از خدمت نظام شانه خالی کردند.
- a scheme to evade paying taxes
- نقش‌های برای گریز از پرداخت مالیات
- She evaded the judge's questions.
- او به پرسش‌های قاضی پاسخ‌های گریزآمیز داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evade

  1. verb get away from
    Synonyms: avoid, baffle, balk, beat around bush, beg the question, bypass, cavil, circumvent, conceal, confuse, cop out, deceive, decline, dodge, double, duck, elude, equivocate, escape, eschew, fence, fend off, flee, fly, fudge, get around, give the runaround, hedge, hide, keep distance,lay low, lead on a merry chase, lie, parry, pass up, pretend, prevaricate, pussyfoot, put off, shift, shirk, shuck, shuffle, shun, shy, sidestep, slip out, sneak away, steer clear of, tergiversate, trick, waffle, weasel
    Antonyms: face, meet, take on

ارجاع به لغت evade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evade

لغات نزدیک evade

پیشنهاد بهبود معانی