با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Equivocate

ɪˈkwɪvəkeɪt ɪˈkwɪvəkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    equivocated
  • شکل سوم:

    equivocated
  • سوم‌شخص مفرد:

    equivocates
  • وجه وصفی حال:

    equivocating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
دوپهلو حرف زدن، زبان بازی کردن، ابهام به‌کاربردن، دروغ گفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The devil equivocates in order to deceive mankind.
- شیطان با هدف اغفال بشر دروغ می‌گوید.
- To avoid persecution or lying, he resorted to equivocation.
- برای احتراز از تعقیب قانونی یا دروغگویی به ابهام‌گویی متوسل شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد equivocate

  1. verb avoid an issue
    Synonyms: beat around the bush, beg the question, blow hot and cold, cavil, cloud the issue, con, cop a plea, cop out, cover up, dodge, double-talk, elude, escape, eschew, evade, falsify, fence, fib, flip-flop, fudge, give run around, hedge, hem and haw, jive, lie, mince words, palter, parry, pass the buck, prevaricate, pussyfoot, quibble, run around, shuck, shuffle, sidestep, sit on the fence, stonewall, tell white lie, tergiversate, tergiverse, waffle, weasel
    Antonyms: face, meet, speak on

ارجاع به لغت equivocate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «equivocate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equivocate

لغات نزدیک equivocate

پیشنهاد بهبود معانی