آخرین به‌روزرسانی:

Beg The Question

bɛɡ ðə ˈkwɛsʧən bɛɡ ðə ˈkwɛsʧən

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

idiom

پیش آمدن سؤال، به ذهن آوردن سؤال، مطرح کردن سؤال

Their silence on the issue begs the question of whether they are hiding something.

سکوت آن‌ها در این‌باره این سؤال را پیش می‌آورد که آیا چیزی را پنهان می‌کنند؟

This sudden resignation begs the question: what really happened behind the scenes?

این استعفای ناگهانی باعث می‌شود بپرسیم واقعاً پشت پرده چه گذشته؟

idiom

فرض را بر چیزی گذاشتن، فرض مسلم گرفتن، مصادره به مطلوب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Her argument begs the question because she assumes the outcome she’s supposed to prove.

استدلال او نتیجه‌ای را که باید اثبات شود را از پیش مسلم فرض می‌گیرد.

When you say ghosts exist because people have seen them, you're begging the question.

وقتی می‌گویی ارواح وجود دارند چون مردم آن‌ها را دیده‌اند، داری مصادره به مطلوب می‌کنی.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت beg the question

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beg the question» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beg-the-question

لغات نزدیک beg the question

پیشنهاد بهبود معانی