تولید کردن، بوجود آوردن، ایجاد کردن، سبب وجود شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The children begotten by Akbarkhan.
بچههایی که اکبرخان پس انداخت.
Tyranny begets rebellion.
ظلم باعث شورش میشود.
Kindness begets kindness.
محبت ایجاد محبت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «beget» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beget