آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آبان ۱۴۰۴

    Undernourished

    ˌʌndərˈnɜː- / / -ˈnʌ- ˌʌndəˈnʌrɪʃt

    معنی undernourished

    ( undernourishment ) سوء تغذیه، گرفتار سوء تغذیه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد undernourished

    1. adjective not getting adequate food
      Synonyms:
      underfed starving ill-fed afflicted with malnutrition mistreated

    سوال‌های رایج undernourished

    معنی undernourished به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «undernourished» در زبان فارسی به معنی «گرفتار سوءتغذیه‌»، «دچار کم‌غذایی»، یا «فاقد تغذیه‌ی کافی» است.

    این واژه از دو بخش تشکیل شده است: under به‌معنای «کمتر از حد لازم»، و nourished به‌معنای «تغذیه‌شده» یا «غذا دریافت‌کرده». بنابراین، undernourished در مجموع به فرد، جانور یا حتی جامعه‌ای اشاره دارد که به‌اندازه‌ی کافی مواد غذایی و مواد مغذی لازم را برای حفظ سلامت، رشد و کارکرد طبیعی بدن دریافت نکرده است.

    در زمینه‌ی پزشکی و سلامت عمومی، واژه‌ی undernourished برای توصیف وضعیتی به‌کار می‌رود که بدن از دریافت میزان کافی از مواد حیاتی مانند پروتئین، ویتامین‌ها، چربی‌های مفید و مواد معدنی محروم مانده است. این وضعیت ممکن است به‌دلیل فقر، کمبود غذا، بیماری‌های مزمن، یا تغذیه‌ی نامتعادل ایجاد شود. افراد دچار سوءتغذیه معمولاً نشانه‌هایی مانند ضعف جسمانی، لاغری مفرط، کم‌خونی، اختلال در رشد و سیستم ایمنی ضعیف از خود نشان می‌دهند. در کودکان، این وضعیت به‌ویژه خطرناک است، زیرا می‌تواند رشد جسمی و ذهنی آنان را برای همیشه تحت‌تأثیر قرار دهد.

    در بعد اجتماعی و اقتصادی، undernourished بازتابی از نابرابری و فقر در جوامع است. در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه، مردم به‌دلیل نبود دسترسی به غذای کافی یا تنوع غذایی محدود، دچار سوءتغذیه می‌شوند. این مسئله نه‌تنها سلامت فردی را تهدید می‌کند بلکه توانایی کار، یادگیری و حتی رشد اقتصادی کل جامعه را نیز کاهش می‌دهد. در گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان جهانی بهداشت (WHO) یا برنامه‌ی جهانی غذا (WFP)، واژه‌ی undernourished population به جمعیتی اشاره دارد که نیازهای غذایی‌شان برآورده نمی‌شود — شاخصی که از مهم‌ترین معیارهای سنجش توسعه‌ی انسانی است.

    در ادبیات و نوشتارهای استعاری، واژه‌ی undernourished گاهی به‌صورت مجازی نیز استفاده می‌شود. برای مثال، ممکن است گفته شود «ذهن او undernourished است»، یعنی فرد از لحاظ فکری یا فرهنگی به‌اندازه‌ی کافی رشد نکرده یا از منابع فکری و دانشی لازم بی‌بهره مانده است. در این معنا، واژه از سطح جسم فراتر می‌رود و به نوعی فقر ذهنی یا احساسی اشاره دارد.

    undernourished تنها توصیف یک وضعیت جسمانی نیست، بلکه نشانه‌ای از عدم تعادل در زندگی و محیط اجتماعی است. چه در بدن انسان، چه در ذهن یا جامعه، وقتی تغذیه‌ی کافی — به‌معنای دریافت مواد ضروری برای رشد و پویایی — وجود نداشته باشد، نتیجه چیزی جز ضعف، رکود و ناتوانی نخواهد بود. این واژه به‌نوعی یادآور اهمیت تغذیه‌ی همه‌جانبه‌ی جسم و روح برای دستیابی به زندگی سالم و پایدار است.

    ارجاع به لغت undernourished

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «undernourished» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undernourished

    لغات نزدیک undernourished

    • - underneath
    • - undernourish
    • - undernourished
    • - undernourishment
    • - undernutrition
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.