اصالت
the originality of her scientific ideas
اصالت اندیشههای علمی او
The novel lacked originality.
این رمان اصالت نداشت.
نوآوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company's success was due in large part to the originality of their product, which filled a gap in the market.
موفقیت شرکت تا حد زیادی به خاطر نوآوری محصولشان بود که خلأ بازار را پر میکرد.
His poems are devoid of originality.
اشعار او عاری از نوآوری است.
خلاقیت
Her artwork captivated the audience with its unparalleled originality.
آثار هنری او با خلاقیت بینظیر خود مخاطب را مجذوب خود کرد.
Her originality in designing the new product set her apart from other designers.
خلاقیت او در طراحی محصول جدید او را از دیگر طراحان متمایز کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «originality» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/originality