فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Creativity

ˌkriːeɪˈtɪvəti ˌkriːeɪˈtɪvəti

شکل جمع:

creativities

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2

خلاقیت، آفرینش‌گری، قدرت ابداع، آفرینندگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

poetic creativity

خلاقیت شاعرانه

barren of creativity

عاری از خلاقیت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد creativity

  1. noun artistry
    Synonyms:
    talent genius imagination cleverness vision originality ingenuity inspiration resourcefulness inventiveness imaginativeness

لغات هم‌خانواده creativity

ارجاع به لغت creativity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creativity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/creativity

لغات نزدیک creativity

پیشنهاد بهبود معانی