خون بسته و لختهشده، خون، تکهسهگوش (در دوزندگی)، زمین سهگوش، سهگوش بریدن، شاخ زدن، با شاخ زخمی کردن، سوراخ کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boy was gored by a bull.
یک گاو نر به پسر شاخ زد و او را زخمی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gore» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gore