آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ آذر ۱۴۰۲

    Wound

    wuːnd waʊnd wuːnd waʊnd

    گذشته‌ی ساده:

    wound

    شکل سوم:

    wound

    سوم‌شخص مفرد:

    winds

    وجه وصفی حال:

    winding

    شکل جمع:

    wounds

    معنی wound | جمله با wound

    noun countable B2

    زخم، جراحت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    a deep wound

    زخم عمیق

    a bullet wound

    زخم گلوله

    noun countable

    (گیاه) بریدگی، خراش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    noun countable

    صدمه، آسیب

    verb - transitive verb - intransitive

    زخمی کردن، مجروح کردن

    He was wounded in the war.

    در جنگ زخمی شد.

    a wounded soldier

    سرباز زخمی

    verb - transitive

    صدمه زدن به، آسیب رساندن به، (احساسات) جریحه‌دار کردن

    His pride was wounded.

    غرور او جریحه‌دار شد.

    His reputation was badly wounded.

    شهرت او سخت آسیب دید.

    قسمت سوم فعل Wind

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wound

    1. noun injury
      Synonyms:
      harm hurt damage pain cut bruise distress trauma shock gash laceration lesion insult grief anguish heartbreak torment slash pang
    1. verb cause bodily damage
      Synonyms:
      hurt injure harm damage hit cut scratch bruise scrape nick clip slice gash lacerate pierce stick irritate rough up ding contuse carve slash open up ouch total
      Antonyms:
      help heal cure aid
    1. verb cause mental hurt
      Synonyms:
      hurt pain trouble distress upset bother disturb offend grieve get sting mortify traumatize shake up put down hurt one’s feelings outrage do in dump on cut to the quick
      Antonyms:
      help appease

    سوال‌های رایج wound

    گذشته‌ی ساده wound چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده wound در زبان انگلیسی wound است.

    شکل سوم wound چی میشه؟

    شکل سوم wound در زبان انگلیسی wound است.

    شکل جمع wound چی میشه؟

    شکل جمع wound در زبان انگلیسی wounds است.

    وجه وصفی حال wound چی میشه؟

    وجه وصفی حال wound در زبان انگلیسی winding است.

    سوم‌شخص مفرد wound چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد wound در زبان انگلیسی winds است.

    ارجاع به لغت wound

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wound

    لغات نزدیک wound

    • - wouldn’t say no to
    • - wouldst
    • - wound
    • - wound less
    • - wounded
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.