آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Shock

ʃɑːk ʃɒk

گذشته‌ی ساده:

shocked

شکل سوم:

shocked

سوم‌شخص مفرد:

shocks

وجه وصفی حال:

shocking

شکل جمع:

shocks

معنی shock | جمله با shock

noun countable B1

تکان، صدمه، هول، هراس ناگهانی، لطمه، تصادم، تلاطم، ضربه سخت

the shock of an earthquake

تکان زلزله

Electric shock kills many children.

برق‌گرفتگی کودکان بسیاری را می‌کشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

In the middle of the operation, the patient went into shock.

وسط عمل جراحی بیمار توی شوک رفت.

noun countable

توده، خرمن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
verb - intransitive

تکان سخت خوردن، هول و هراس پیدا کردن، ضربه سخت زدن، تکان سخت خوردن، دچار هراس سخت شدن، شوکه شدن، سراسیمه شدن

Zaynab doesn't shock easily.

زینب به‌ آسانی سراسیمه نمی‌شود.

verb - transitive

تکان دادن، ترساندن، سراسیمه کردن، شوکه کردن

The news of his death shocked me.

خبر فوت او مرا شوکه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shock

لغات هم‌خانواده shock

  • verb - intransitive
    shock

سوال‌های رایج shock

گذشته‌ی ساده shock چی میشه؟

گذشته‌ی ساده shock در زبان انگلیسی shocked است.

شکل سوم shock چی میشه؟

شکل سوم shock در زبان انگلیسی shocked است.

شکل جمع shock چی میشه؟

شکل جمع shock در زبان انگلیسی shocks است.

وجه وصفی حال shock چی میشه؟

وجه وصفی حال shock در زبان انگلیسی shocking است.

سوم‌شخص مفرد shock چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد shock در زبان انگلیسی shocks است.

ارجاع به لغت shock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shock

لغات نزدیک shock

پیشنهاد بهبود معانی