Hysteria

hɪˈstɪriə hɪˈstɪəriə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun uncountable
پزشکی تشنج، حمله، غش یا بیهوشی و حمله در زنان، هیجان زیاد، هیستری، حمله عصبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- mass hysteria
- برانگیختگی همگانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hysteria

  1. noun state of extreme upset
    Synonyms: agitation, delirium, excitement, feverishness, frenzy, hysterics, madness, mirth, nervousness, panic, unreason
    Antonyms: calm, control, sereneness

ارجاع به لغت hysteria

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hysteria» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hysteria

لغات نزدیک hysteria

پیشنهاد بهبود معانی