به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Monday

ˈmʌndeɪ ˈmʌndeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun A1
    تقویم دوشنبه (سومین روز هفته در گاه‌شماری خورشیدی و اولین روز هفته در تقویم میلادی به جز در کشورهای ایالات متحده‌ی آمریکا و کانادا و ژاپن)
    • - I hate Mondays because I have to wake up early for work.
    • - از دوشنبه‌ها متنفرم چون برای رفتن به سر کار باید زود بیدار شوم.
    • - I have a doctor's appointment on Monday.
    • - دوشنبه وقت دکتر دارم.
    • - Monday is the start of the work week and the end of the weekend.
    • - دوشنبه شروع هفته‌ی کاری و پایان تعطیلات آخر هفته است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت Monday

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Monday» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monday

لغات نزدیک Monday

پیشنهاد بهبود معانی