فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کوزه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • نوعی ظرف سفالی با گردنی تنگ و باریک
  • فونتیک فارسی

    kooze
  • اسم
    jug, pitcher, jar, cruse
    • - دیواره‌ی بیرونی کوزه تر و خنک بود.

    • - The outer wall of the jug was moist and cool.
    • - او کوزه را انداخت و خرد کرد.

    • - He dropped and shattered the jug.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کوزه

ارجاع به لغت کوزه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کوزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کوزه

لغات نزدیک کوزه

پیشنهاد بهبود معانی