آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سبو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / saboo /

ادبی pitcher, pot, jug, urn, crock, cruse

pitcher

pot

jug

urn

crock

cruse

کوزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

سبو تا لبه با آب پر شده بود.

The pitcher was filled to the brim with water.

او آب را از سبو به لیوانی ریخت.

He poured water from the jug into a glass.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سبو

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت سبو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سبو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سبو

لغات نزدیک سبو

پیشنهاد بهبود معانی