آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴

    سرگروه به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / sargorooh /

    foreman, group leader, chief, captain

    foreman

    group leader

    chief

    captain

    سردسته، رئیس گروه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    سرگروه هر روز صبح کارها را تقسیم می‌کند.

    The foreman distributes the work every morning.

    سرگروه مهندسان

    chief of engineers

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سرگروه

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    سردسته رئیس

    سوال‌های رایج سرگروه

    سرگروه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «سرگروه» در زبان انگلیسی به group leader یا team leader و یا foreman ترجمه می‌شود.

    سرگروه به فردی گفته می‌شود که مسئولیت هدایت، هماهنگی و مدیریت یک گروه یا تیم را بر عهده دارد. این نقش شامل سازماندهی فعالیت‌ها، تقسیم وظایف، ایجاد انگیزه در اعضا و پیگیری پیشرفت کارها است. سرگروه به عنوان نقطه اتصال میان اعضای گروه و سایر سطوح مدیریتی یا محیط بیرونی عمل می‌کند و نقش کلیدی در موفقیت و کارآمدی تیم ایفا می‌کند.

    یکی از وظایف مهم سرگروه، ایجاد فضای مثبت و همکاری میان اعضای گروه است. این فرد باید توانایی برقراری ارتباط موثر، حل اختلافات و تشویق اعضا به مشارکت فعال را داشته باشد. سرگروه باید بتواند استعدادها و توانایی‌های هر عضو را شناسایی کرده و آن‌ها را به بهترین شکل در انجام کارها به کار گیرد. علاوه بر این، سرگروه مسئول تعیین اهداف مشخص و قابل دستیابی برای تیم و اطمینان از تحقق آن‌هاست.

    ویژگی‌های شخصیتی سرگروه موفق معمولاً شامل مهارت‌های رهبری، اعتماد به نفس، انعطاف‌پذیری، و توانایی تصمیم‌گیری مناسب است. یک سرگروه باید توانایی مدیریت زمان، سازماندهی منابع و پاسخگویی به مشکلات غیرمنتظره را داشته باشد. همچنین، توانایی انگیزش و حفظ روحیه تیمی در مواقع سخت، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

    در محیط‌های مختلف، از مدرسه و دانشگاه گرفته تا محیط‌های کاری و پروژه‌های گروهی، نقش سرگروه بسیار حیاتی است. در مدارس، سرگروه معمولاً یکی از دانش‌آموزان است که به نمایندگی از گروهش فعالیت می‌کند و به هماهنگی بین اعضا و معلم کمک می‌نماید. در سازمان‌ها و شرکت‌ها، سرگروه می‌تواند مدیر پروژه یا سرپرست تیم باشد که مسئول رسیدن به اهداف مشخص در بازه زمانی تعیین شده است.

    آموزش و پرورش مهارت‌های رهبری و مدیریت به افرادی که قرار است سرگروه شوند، امری ضروری است. این مهارت‌ها شامل توانایی ارتباط موثر، مدیریت تعارض، برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری و همچنین مدیریت استرس و فشارهای کاری می‌باشد. سازمان‌ها و موسسات آموزشی معمولاً با برگزاری دوره‌ها و کارگاه‌های تخصصی سعی در تقویت این مهارت‌ها دارند.

    سرگروه به عنوان یک نقش راهبردی، نه تنها بر روند انجام کارها و کیفیت نتایج تاثیرگذار است، بلکه بر فرهنگ و فضای کلی گروه نیز اثر می‌گذارد. انتخاب و حمایت از سرگروه‌های توانمند می‌تواند موجب افزایش بهره‌وری، ارتقای همکاری و موفقیت‌های مستمر در پروژه‌ها و فعالیت‌های گروهی شود. به این ترتیب، نقش سرگروه فراتر از یک عنوان ساده بوده و در تحقق اهداف جمعی نقشی اساسی و تعیین‌کننده دارد.

    ارجاع به لغت سرگروه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سرگروه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرگروه

    لغات نزدیک سرگروه

    • - سرگرم و محفوظ کردن
    • - سرگرمی
    • - سرگروه
    • - سرگروهبان
    • - سرگزیت
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.