شکل جمع:
tsunamisهمچنین میتوان از شکل جمع tsunami بهجای tsunamis استفاده کرد.
جغرافیا زمینشناسی سونامی، آبلرزه، زلزلهی دریایی، آبتاز
The tsunami swept across the coast, leaving destruction in its wake.
سونامی سراسر ساحل را فراگرفت و ویرانی را در پی خود به جا گذاشت.
Scientists monitor seismic activity to predict potential tsunami events.
دانشمندان فعالیتهای لرزهای را برای پیشبینی حوادث احتمالی سونامی زیر نظر دارند.
مقدار زیاد (از چیزی که در دسترس است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The charity received a tsunami of donations after the disaster struck.
این موسسهی خیریه پساز وقوع فاجعه، مقدار زیادی از کمکهای مالی دریافت کرد.
The company faced a tsunami of orders after the new product launch.
این شرکت پساز عرضهی محصول جدید با مقدار زیادی از سفارشات مواجه شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tsunami» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tsunami