آخرین به‌روزرسانی:

Tower

ˈtaʊər ˈtaʊə

گذشته‌ی ساده:

towered

شکل سوم:

towered

سوم‌شخص مفرد:

towers

وجه وصفی حال:

towering

شکل جمع:

towers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

برج، قلعه، آسمان‌خراش

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

a watchtower

برج دیده‌بانی

a clock tower

برج ساعت

verb - intransitive

بلند بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Damavand towers over Tehran.

دماوند بر فراز تهران سر به فلک کشیده است.

verb - intransitive

تفوق جستن، پیش افتادن، بهتر بودن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tower

  1. noun very high building or building part
    Synonyms:
    skyscraper high rise fortress fortification citadel castle stronghold keep refuge column pillar monolith obelisk spire steeple minaret turret lookout mast belfry cloud buster
  1. verb rise above
    Synonyms:
    surpass exceed top dominate overlook ascend mount transcend extend above be above soar overtop loom surmount look over look down rear

سوال‌های رایج tower

گذشته‌ی ساده tower چی میشه؟

گذشته‌ی ساده tower در زبان انگلیسی towered است.

شکل سوم tower چی میشه؟

شکل سوم tower در زبان انگلیسی towered است.

شکل جمع tower چی میشه؟

شکل جمع tower در زبان انگلیسی towers است.

وجه وصفی حال tower چی میشه؟

وجه وصفی حال tower در زبان انگلیسی towering است.

سوم‌شخص مفرد tower چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد tower در زبان انگلیسی towers است.

ارجاع به لغت tower

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tower

لغات نزدیک tower

پیشنهاد بهبود معانی