فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Overtop

ˌoʊvərˈtɑːp ˌəʊvəˈtɒp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    برتی جستن بر، فائق آمدن بر، بلندتربودن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد overtop

  1. verb Look down on
    Synonyms: dominate, command, surpass, overlook

ارجاع به لغت overtop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overtop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overtop

لغات نزدیک overtop

پیشنهاد بهبود معانی