Overtop

ˌoʊvərˈtɑːp ˌəʊvəˈtɒp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
برتی جستن بر، فائق آمدن بر، بلندتربودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overtop

  1. verb look down on
    Synonyms:
    overlook dominate command surpass

ارجاع به لغت overtop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overtop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overtop

لغات نزدیک overtop

پیشنهاد بهبود معانی