گذشتهی ساده:
surpassedشکل سوم:
surpassedسومشخص مفرد:
surpassesوجه وصفی حال:
surpassingپیش افتادن از، بهتر بودن از، سبقت گرفتن، تفوق جستن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He surpassed all his contemporaries in learning.
از نظر دانش بر همهی معاصران خود پیشی گرفت.
The result surpassed all our expectations.
نتیجه از تمام انتظارات ما بیشتر بود.
Nor let the sea surpass its bounds.
(میلتون) و نگذار دریا از کران خود فراتر رود.
Her beauty surpasses description.
زیبایی او خارج از وصف است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «surpass» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surpass